عشق من ~p16~

*ویو کوک *
با ا.ت رفتیم مغازه سیسمونی فروشی و برای دخترمون شیشه شیر و تخت نوزادی و... خریدیم . ا.ت خیلی هیجان زده بود و منم لحظه شماری میکردم برای دنیا اومدنش .
کوک:همرو خریدیم حالا بریم
ا.ت :بریم عزیزم

*ویو کوک *
رفتیم خونه و با صحنه ای ‌که دیدم شوکه شدم
دیدگاه ها (۰)

عشق من ~p17~

عشق من ~p18~

اگر در مورد من سوالی دارید توی پی وی بپرسید 💜🐇

نقاشی

پارت ۸۲ فیک ازدواج مافیایی

هرزه ی حکومتی پارت ۲که کوک بلند شد و.... رفت سمت ا/ت ونشست ک...

"سرنوشت "p,22...ا/ت : دوست دارم کوک ....کوک : من بیشتر پرنسس...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط